محمود صالحي
«بايد ز بن بريده شود ريشه فساد» اعتقادي كه شعار و خط مشي محمود صالحي را به نشر دو هفتهنامه «بهار آذربايجان» همواره ترغيب ميكرد. محمود صالحي صاحب امتياز و مديرمسئول بهار آذربايجان از جمله نادر افرادي است كه در دو مقطع قبل و بعد از انقلاب اسلامي، نشريه خود را در اردبيل و تهران چاپ و منتشر نموده است. محمود صالحي متولد ۱۲۹۰ شمسي كه در ايام جواني در مدرسه سپسالار تهران مدتي به تحصيل علوم ديني مشغول بود در فروردين ۱۳۳۱ در چاپخانه اتفاق اردبيل، روزنامه بهار آذربايجان را منتشر كرد. وي از طرفداران مصدق بود و بعد از كودتاي ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ به تهران رفت اما بعد از مدتي بازگشته و در سال ۱۳۴۲ براي هميشه به تهران كوچ نمود.
صالحي دوره دوم بهار آذربايجان را بطور مداوم هر ۱۵ روز يكبار از سال ۱۳۵۸ در تهران منتشر نمود، با وجودي كه نشريه در تهران چاپ ميشد اما موضوعاتي چون تشكيل استان اردبيل، ايجاد فرودگاه، تعريض گردنه حيران، توسعه اقتصاد و اشتغالزايي را مورد توجه قرار ميداد. بعد از انتشار ۳۲۷ شماره محمود صالحي در ۲۴ آبان ۱۳۷۲ وفات يافت و با وجودي كه فرزندانش چندين شماره نشريه را منتشر نمودند اما بعد از مدت كوتاهي براي هميشه تعطيل شد.
حسن اميديان
حسن اميديان (نصيحتگر) متولد سال ۱۳۰۰ اردبيل، نخستين نماينده و خبرنگار كيهان در اردبيل است كه از سال ۱۳۱۶ كتابفروشي اميديان را در چهارراه پهلوي ابتداي خيابان شيخصفي بنيان گذاشته بود و در كنار آن از سال ۱۳۱۹ بكار سفارشات چاپي با وجودي كه چاپخانه هم نداشت وارد شد، يكسال بعد به خدمت سربازي رفت و در سال ۱۳۲۲ بعد از ترخيص از خدمت بكار خود بازگشت.
در سال ۱۳۲۱ روزنامه كيهان در تهران شروع به انتشار نمود و ايشان نمايندگي فروش و خبرنگاري اين روزنامه را در اردبيل عهدهدار شد و در كنار آن نشريات ديگري كشوري چون سپيد و سياه، توفيق و … را نيز توزيع نمود. اختلافات وي با امور توزيع و شهرستانهاي روزنامه كيهان باعث شد تا از اوايل سال ۱۳۳۹ اين ارتباط قطع شود، اما بعد از انتخاب آقاي حريري باز ايشان مدتي در توزيع كيهان همكاري داشتند تا اينكه اين رابطه كاملاً قطع شده و بعد از برادرش حسين نصيحتگر كه نماينده روزنامه اطلاعات در اردبيل بود، نمايندگي خبر و توزيع اين روزنامه را در دست گرفتند. در حادثه حريق منزل مسكوني وي در خيابان نايبي كه سال ۱۳۷۴ رخ داد بيشتر مدارك كاري وي كه يك عمر جمع كرده بود در آتش سوخت و به فنا رفت. عاقبت حسن اميديان بعد از عمري فعاليت در مطبوعات ۲۸ اسفند ۱۳۷۴ فوت نمود و اينك فرزندان آن مرحوم نمايندگي شغل هشتاد ساله پدري خويش در خبر و توزيع روزنامه را در اردبيل ادامه ميدهند.
غلامرضا آقاخانی
غلامرضا آقاخانی در شهریور ۱۳۴۵ در كوچه قرهدینک اردبیل بدنیا آمد. در دو رشته تاریخ و مدیریت دولتی مدرک کارشناسی ارشد اخذ نموده و سپس در دانشگاه دهلینو مشغول تحصیل دکتری شد.
آقاخانی در زمان اولین استاندار اردبیل، محمود احمدینژاد و در ۲۸ سالگی سمت مدیرکلی امور اجتماعی استانداری را عهدهدار شد و سپس مسئولیت مديركلی سياسی، انتظامی و مديركلی هماهنگی و برنامهريزی استانداری را بین سالهای ۱۳۷۵ و ۱۳۷۶ داشت تا اینکه به عنوان نخستین رئیس مرکز آموزش مدیریت دولتی استان، مسئولیت بهینهسازی تحصیلات کارمندان دولت را متقبل شد و كارنامه درخشانی از فعالیتهای خود برجای گذاشت و در تیرماه ۱۳۷۹ به سمت مدیرکلی دفتر هماهنگی امور استانهای مرکز آموزش مدیریت دولتی کشور منصوب گردید.
غلامرضا آقاخانی صاحب امتیاز و مدیرمسئول هفته نامه «آئینه اردبیل» بود كه از سال ۱۳۷۴ شروع به انتشار این نشریه نموده و در یک دوره انتخابات مجلس هم شرکت جست و چندان موفقیتی حاصل ننمود.
شهیدان یوسف (شهادت ۱۳۶۳)، داوود (شهادت ۱۳۶۶) و نیز بهرام آقاخانی (مدیرکل سابق ورزش و جوانان استان) از جمله برادران وی هستند. آن مرحوم یکی از ۱۱۹ قربانی حادثه سقوط هواپیمای توپولف «ایران ایرتور» در خرمآباد بود که صبح سهشنبه ۲۳ بهمن ۱۳۸۰ فرودگاه مهرآباد را به مقصد خرمآباد ترک کرده بود.
مسعود ناصرآزاد
مسعود ناصرآزاد فرزند حاج رسول (مدير هفته نامه پيام اردبيل) و نوه حاج جليل (شاعر مرثيهنويس) در دوم شهريورماه ۱۳۵۲ در كوچه ملاهادي اردبيل چشم به جهاني گشود. بعد از دوران تحصيل در سال ۱۳۷۰ در رشته مهندسي كشاورزي دانشگاه آزاد اسلامي واحد اردبيل قبول شد. پايان تحصيلاتش سرآغاز فعاليتهاي روزنامهنگاري وي بود. از سال ۱۳۷۴ با اخذ مجوز انتشار نشريه پيام اردبيل به مدير مسئولي پدرش وارد اين عرصه شد و اولين شماره نشريه پيام اردبيل را همزمان با زاد روزش در دوم شهريور ۱۳۷۴ منتشر نمود. در همان اوايل دوران انتشار نشريه وارد خدمت سربازي شد و به عنوان سرباز معلم در هنرستان كشاورزي بيلهسوار به خدمت مشغول گرديد و همزمان كارهاي نشريه را دنبال ميكرد تا اينكه دو سال بدين شكل گذشت. در آن زمان حتي سادهترين امكانات چاپ در اردبيل مهيا نبود و تمام اين زمان وي براي چاپ به تبريز رفت و آمد ميكرد. فعاليتهاي فرهنگي مسعود از سال ۱۳۸۱ با در خدمت در دفتر فرهنگي دانشگاه آزاد اسلامي بعنوان كارشناس فرهنگي شكل ديگري گرفت. وي سردبير مجله قرآني سرمد شد كه در زمينه ترويج فرهنگ قرآني فعاليت داشت و چندين بار مقامهاي برتر بين المللي و كشوري را كسب نمود.
مسعود در سال ۱۳۸۱ زندگي مشترك خود را آغاز كرد كه از او دختري به يادگار مانده است. وي با علاقه خاصي كه به روزنامهنگاري داشت در مقطع كارشناسي ارشد رشته روزنامهنگاري در تهران مشغول به تحصيل شد تا اينكه در سال ۱۳۸۶ فارغ التحصيل گرديد. وي اولين فارغالتحصيل كارشناسي ارشد روزنامهنگاري اردبيل بود. بر اثر بيماري آن مرحوم در پاييز ۱۳۸۷ در بيمارستان امام خميني(ره) اردبيل بستري شد و در اثر تزريق اشتباهي آمپول چشم از جهان هستي فرو بست و در صبح ۱۳ آبان بيسر و صدا و آرام مثل هميشه، رفت.
ولي فیاض آزاد
ولي فياض آزاد از اواخر دهه چهل اشعاري را در روزنامه قبس چاپ كرد و اينگونه بود كه وارد دنياي مطبوعات شد. بعد از انقلاب مطالب و اشعاري را در نشريات اطلاعات و بهار آذربايجان به چاپ رساند و مدتها در دهه شصت نمايندگي فروش و آگهي دو هفتهنامه بهار آذربايجان را عهدهدار شد. آغاز چاپ مطبوعات محلي براي او ميداني براي حضور و فعاليت بود و مدتهاي مديدي با هفتهنامه پيام اردبيل همكاري تنگاتگي داشت.
از خصايص خاص وي دو چيز را نميشود ناديده گرفت، يكي سيگار و ديگري روزنامه؛ كه اين دو هميشه در جيب كت او پيدا ميشد. ولي فیاض آزاد روزنامهنگار و شاعري ادیب بود كه آخرین روزهای عمرش زمينگير شد و در غربت و تنهایی روزگار گذراند تا اينكه در سال ۱۳۸۷ از میان ما رفت و غريبانه تشییع جنازه شد و در آرامستان بهشت فاطمه به خاك سپرده گرديد.
کریم نیرومند
پنجشنبه ۲۶ آذرماه ۱۳۸۸ جامعه رسانهای و مطبوعاتی استان یکی از یاران صديق و پرتلاش خود را از دست داد. حاج کریم نیرومند رئیس خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران مرکز اردبیل (ايرنا) در بازگشت از یک ماموریت اداری به همراه آرمان سیفالهی مدیر مرکز ایرنای آستارا در اثر تصادف در جاده منجيل به رودبار جان خود را از دست داد و به دیار باقی شتافت.
نیرومند كه از سال ۱۳۶۱ فعاليت خود را با خبرگزاري ايرنا آغاز كرده بود، قبل از استان شدن اردبیل ماموریت یافت تا دفتر ایرنا در اردبیل را در محل فرمانداری راه اندازی نماید. در آن زمان در صحنه مطبوعات اردبيل تعداد انگشت شماری بودند که فعالیت میکردند. بعد از انتشار مطبوعات محلی از سال ۱۳۷۳ با تمام وجود از امکانات خبری ایرنا براي حمایت خبري از اين نشريات بكار بست.
آن مرحوم كه مدتها ریاست خبرگزاری جمهوری اسلامی در استانهای اردبیل، آذربایجان شرقی و شهرستانهاي آستارا و بندر انزلی را بر عهده داشت، همراه با حاج رسول ناصر آزاد، نادر پرستار، نورالدین امامی، میرصحبت حسینی، مسعود وسیله، غلامرضا میرزا حسینی، ایوب امیدیان، اصغر دوستدار و… در زمان مدیرکلی حاج اکبر کروی در اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی برای راهاندازي خانه مطبوعات اقدامات پسنديدهاي انجام داد. به هر حال مرحوم کریم نیرومند انسانی بزرگ، دوست داشتنی براي جامعه رسانهای اردبيل بود که نام و یاد وی از ذهنها هرگز فراموش نخواهد شد.
اصغر دوستدار
اصغر دوستدار با قامت کشیده؛ انگار که دارد در بين چهارراه، شريعتي قدم ميزند. اين مسير پاتوق عصرانه هر روز او با جمعي از دوستان و خبرنگاران جوان اردبيلي بود. او را كه بدرقه كرديم مثل آن بود كه با دنیای خاطرات او خداحافظي كرديم. او مرد سادهای بود كه صادقانه رفتار میکرد و مهمتر از همه اینکه رویاهایش هيچگاه در اردبيل رنگ نباخته بود.
اصغر دوستدار ورزشينويس فقيد، متولد ۱۳۴۲ اردبیل از روزنامهنگاراني است كه بيش از دو دهه سابقه فعاليت در عرصه مطبوعات را داشت. او از جواني به جهت علاقه به ورزش، فعالیت حرفهای خود را با روزنامه ابرار و سپس هفتهنامه مبین آغاز کرد و در اوج احساسات استان شدن اردبيل، سرپرستی و خبرنگاري روزنامههای كار و كارگر، اخبار و ابرار ورزشي را دريافت نمود. همكاري تنگاتنگ او با ابرار باعث شده بود تا آخر عمر او را بيشتر با ابرار بشناسند. در دوران رواج انتشار ويژهنامههاي كشوري براي اردبيل وي براي مطبوعات سراسري ويژه نامههاي تجاري زيايد چاپ نمود و بعدها سرپرستي روزنامه ایران را در اواخر سال ۱۳۷۸ دريافت نمود و بعد از آن نيز سرپرستي روزنامههاي جام جم، همشهری، آفتاب یزد را گرفت و مدتي هم نماينده خبرگزاری آریا در استان بود. او همواره با نشریات محلي فروغ آذربایجان و مهر اردبیل همكاري داشت و در دو سال آخر هم سردبیر هفتهنامه آراز بود.
دوستدار عضو انجمن ورزشی نویسان ایران، سه دوره عضو هیئت رئیسه خانه مطبوعات استان، مدیر عامل تعاونی مسکن خبرنگاران، مسئول روابط عمومی هیئت فوتبال استان و… بود.
اصغر دوستدار، دوست داشتنيترين چهره جنجالي و پرحاشيهسازترين خبرنگار مطبوعات اردبيل در عصر حاضر بود كه بعد از دو هفته تحمل بيماري شامگاه چهارشنبه نهم تیر ۱۳۸۹ در پی یک عمل جراحی گوارشي در بیمارستان مدائن تهران به ديار باقي شتافت و دوستان و همكاران خود را داغدار كرد. فرداي آن روز پيكرش توسط جمعی از مسئولان استانی و روزنامهنگاران و اهل رسانه تشييع و در آرامستان غریبان به خاك سپرده شد. بعد از وفات وي، هادي صباغي نوشت: «قلب خبر در اردبیل ایستاد». او ميگويد: «تیتر، مال خود اصغر بود. وقتی حاجکریم نیرومند پیشکسوت خبر از میانمان رخت بربست، اصغر دوستدار این تیتر را برای مطلب او انتخاب کرد و امروز اصغر هم دیگر با ما نیست و من از خودش مایه گذاشتم».
دارا نجفی خیاط
يك اتفاق ساده او را وارد جرياني كرد كه تا پايان عمر خروج از آن برايش بسيار مشكل شد. ورود او به جامعه مطبوعاتی همزمان بود با نخستین دوره انتخابات شورای اسلامی شهر که یک آگهی در «هفتهنامه اردبیل» چاپ کرد و از آن دوران رفاقت او با رجب ایزدی، ناصر همرنگ و نويسنده متن شروع شد و اين روابط سالها ادامه داشت و خانه او محل دورهمی دوستانهای شد که علاوه بر ما سه نفر دکتر عبدی و ایرج حامدی هم به جمع آنها پیوستند و یکی از نتایج مثبت این دورهمی خرید چندین هزار کتاب ارزشمند برای مرحوم نجفی بود. وی که صاحب یک مجموعه ارزشمند کتاب، سکه، تمبر و … بود، سالها به عنوان عضو اصلی و در حقیقت سردبير و قائم مقام هفتهنامه چشمه اردبیل به قلم فرسایی پرداخت.
دارا نجفي خياط متولد ۳۰ آذرماه ۱۳۳۸، مردي ساده و آرام بود كه لحظهاي از پيشرفت فرهنگي و اقتصادي زادگاهش غافل نبود. متاسفانه بر اثر عارضه قلبی كه مدتها با آن دست و پنجه نرم ميكرد ۲۹ مهرماه ۱۳۹۴ در تبریز وفات یافت و پيكر پاكش فرداي آن روز بعد از انتقال به اردبيل در جوار آرامگاه مادرش در آرامستان عليآباد به خاك سپرده شد.
مقاله:حیدر محمدیان اردی