در ابتدای انقلاب و زمان حکومت دولت موقت با هدف وادار کردن آمریکا به استرداد شاه و اموال ملت ایران، دانشجویان تصمیم به اشغال سفارت آمریکا گرفتند. دانشجویان از دانشگاههای تهران، پلیتکنیک، صنعتی شریف، شهید بهشتی و … گرد هم آمدند و طی یک راهپیمایی تا سفارت آمریکا از دیوارهای سفارت بالا رفته و علیرغم مقاومت محافظین و آمریکاییها، سفارت را به تصرف کامل درآوردند.
پس از تسخیر سفارت آمریکا، آنها به اقدامات جدیتری روی آوردند؛ از جمله قطع کامل روابط سیاسی در ۲۰ مهر ۱۳۵۹، حمله نظامی به ایران و تجاوز به خاک کشورمان که به شکست مفتضحانه آنها در صحرای طبس انجامید و نیز محاصره اقتصادی و بلوکه کردن دارایها و اموال ایران و…
و اینگونه نام روز ۱۳ آبان برای همیشه در تاریخ ایران ماندگار شد.
به نقل از آفتاب نیوز ۱۲ آبان ۸۹
شکلگیری جمع دانشجویی که اقدام به تسخیر لانه جاسوسی کردند به چه ترتیب بود؟
موسوی خوئینی ها گفته است : در آن ایام به دلیل فضای آزاد در سراسر کشور در دانشگاهها دستهبندیهای فراوان دیده میشد. هر جمعی با نامی مخصوص خود، فعالیتهای سیاسی داشت. در میان این گروهها از جمعهای حامی انقلاب تا تشکلهای مخالف دیده میشد یعنی گروههای غیراسلامی که آرام آرام نشانههای متعددی پیدا شد که درصدد براندازی هستند. در این میان گروههای اسلامی نیز دیده میشدند که از آنچه رخ داده بود راضی نبودند اما به دلیل افکار عمومی جرات مخالفت علنی نداشتند. اگرچه متأسفانه این گروهها محیطهای دانشگاهی را از جهاتی آلوده کرده بودند؛ اما آن شرایط موجب رشد و بالندگی گروههای مسلمان طرفدار امام خمینی (س) شده بود که یک نمونه آن حادثه تسخیر لانه جاسوسی آمریکا بود و این جمع از دل همان طیف وسیع نیروهای انقلابی در دانشگاهها برخاسته بودند؛ و لذا در اینجا باید متذکر شد که محیط آزاد سیاسی اگرچه مستلزم پرداختن هزینههایی است و بعضی پدیدههای نامطلوب در پی دارد، اما پدیدههای مطلوب هم دارند و چنین جریانهای اصیلی از دل همان محیطهای آزاد به وجود آمدند.
طبیعی بود که به دلیل شرایطی که برشمردیم جمعهای دانشجویی طرفدار امام خمینی درصدد واکنش نسبت به اعمال آمریکا برآمدند. بدیهی است که این فکر، یعنی اشغال لانه جاسوسی ابتدا در ذهن یکی دو نفر آمد و سپس عده کمی در جریان قرار گرفتند و کار برنامهریزی شد؛ لیکن مابقی افرادی که نزدیک به چهارصد نفر میشدند تا ساعت انجام کار و ورود به داخل لانه جاسوسی به درستی از ماجرا اطلاع دقیقی نداشتند و هدف هم ابتدا اشغال و تحصن در آنجا به مدت ۳ تا ۵ روز و حداکثر یک هفته بود تا از این طریق صدای اعتراض ایران به اقدام آمریکا به سرعت به گوش مردم دنیا برسد. باید اضافه کنم در آن ایام خبر رسیده بود که بعضی از عناصر سازمان جاسوسی آمریکا، سیا، وارد ایران شدهاند و در سفارت آمریکا مشغول توطئهچینی هستند و این خبر احساسات دانشجویان را نسبت به خطر ناشی از آمریکا و تحریکات این کشور علیه ایران اسلامی تشدید کرد.
به نقل از تاریخ ایرانی: برگرفته از روزنامه «سلام» – ۱۳ آبان ۱۳۷۴
سردار عزیز جعفری در کتاب «کالکهای خاکی» به جریان تسخیر لانه جاسوسی اشاره میکند و مینویسد: مهمتر از اینها تعبیری بود که امام خمینی از حرکت ما داشت. ایشان از تسخیر لانه جاسوسی آمریکا با عنوان «انقلابی بزرگتر از انقلاب اول» یاد کرد.
سردار عزیز جعفری در بخشی از خاطرات خود که در «کالکهای خاکی» جمعآوری شده است، یکی از روزهای مهم و تأثیرگذار در تقویم انقلاب، روز تسخیر لانه جاسوسی را روایت میکند. روایت این خاطره از زبان یکی از دانشجویانی که تمام هم و غم خود را جامه عمل پوشاندن به فرمایشات و رفع دغدغههای امام و انقلاب قرار داده، شیرین است. این بخش از خاطرات با عنوان «لانه جاسوسی» در صفحه ۱۱۸ کتاب روایت شده که به شرح ذیل است:
از دیگر نگرانیهای عموم مردم انقلابی، به خصوص بچه مسلمانها، چه دانشگاهی و چه غیردانشگاهی، در آن روزها، بروز آثار سوء ناشی از حاکمیت لیبرالها در سطح کشور و جامعه و سیطرۀ انحصارطلبانۀ آنها در بدنۀ دولت موقت بود.
وقایع و حوادث تکاندهنده استانهای کردستان و کرمانشاه و آذربایجان غربی و به خصوص غائله خلق ترکمن در شرق مازندران به خوبی نشان داد که دولت موقت صلاحیت حضور در رأس قوۀ مجریه کشور را ندارد.
همزمان با این اتفاقات، حضور مهندس بازرگان، نخستوزیر دولت موقت، و دکتر ابراهیم یزدی، وزیر امور خارجه این دولت، در جشنهای سالگرد پیروزی انقلاب الجزایر و انتشار خبر ملاقات محرمانه این آقایان با دکتر زبیگنیو برژینسکی، مشاور امنیت ملی رئیسجمهور آمریکا، که در حاشیۀ آن جشنها انجام گرفت، نگرانیهایی را در محافل دانشجویی طرفدار انقلاب به وجود آورد.
در هفته اول آبانماه ۱۳۵۸، جلسهای مهم، با محوریت انجمن اسلامی دانشگاه تهران، که مسوولیتش بر عهده حبیبالله بیطرف بود، با مشارکت انجمنهای اسلامی دانشجویی دانشگاههای تهران برگزار شد.
در آن ایام، من نماینده انجمن اسلامی دانشجویان دانشکده هنرهای زیبا و عضو شورای سیاستگذاری انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران بودم.
بعد از چندین ساعت بحث و گفتوگو، عمده نفرات حاضر در جلسه به این نتیجه رسیدند که سررشته بسیاری از توطئهها و شرارتهایی که در کشور انجام میشود میرسد به سفارت ایالات متحده آمریکا در تهران. به همین سبب تصمیم گرفته شد ضمن یک حرکت نمادین دانشجویی، این محل به دست دانشجویان مسلمان اشغال شود. قرار شد بچههای عضو تیمهای شناسایی روزی چند بار، سوار بر طبقه فوقانی اتوبوسهای دوطبقه خط میدان سپاه به میدان انقلاب، که از مقابل سفارت آمریکا عبور میکردند، محوطه داخل سفارت را دقیقا زیر نظر بگیرند و ضمن یادداشت ریز مشاهداتشان آنها را به مسوولان امر در انجمن اسلامی دانشگاه انتقال بدهند. خود من هم سوار بر موتور هوندا ۱۱۰ چند نوبت رفتم و خیابانها و کوچههای اطراف سفارت را به خوبی شناسایی کردم.
بعد از تکمیل فاز شناساییهای معابر اطراف و فضای داخلی سفارتخانه، نوبت رسید به انتخاب موعد مناسب برای وارد عمل شدن بچهها. بحث زیادی انجام گرفت. هر کس روزی را برای اقدام پیشنهاد میکرد. دست آخر، اعضای حاضر در جلسه به اجماع رسیدند که بهترین موعد ۱۳ آبانماه ۱۳۵۸ است. قرار بود آن روز مردم تهران، به مناسبت پانزدهمین سالگرد تبعید امام و اولین سالگرد کشتار دانشآموزان از سوی رژیم شاه و نیز اعلام اعتراض به دخالتهای آمریکا در امور داخلی ایران، راهپیمایی اعتراضآمیزی به سمت سفارتخانه آمریکا برپا کنند. قرار شد ما بین مردم بُر بخوریم و به محض رسیدن به مقابل سفارت از صف مردم بیرون بزنیم و به سفارت هجوم ببریم.
صبح روز ۱۳ آبانماه، در حالی که نمنم باران خیابانهای پایتخت را خیس کرده بود، سیل جمعیت مردم در خیابان طالقانی به راه افتاد. گروههای مختلف دانشجویی هم از چندین دانشگاه تهران بین جمعیت در حرکت بودند و دست آخر در محلی نزدیک سفارت به هم ملحق شدند. بعد، بر اساس هماهنگیهای به عمل آمده، همگی به سمت گیت اصلی سفارت آمریکا، در تقاطع خیابان مبارزان ـ طالقانی سرازیر شدیم. به محض اینکه در مقابل ورودی اصلی سفارت قرار گرفتیم، نفرات پیشتاز تعیینشده سریع از دیوار سفارت بالا کشیدند و به داخل آن نفوذ کردند.
به نقل از تاریخ ایرانی ۱۴ آبان ۱۳۹۲
تنظیم:فاطمه شکرزاده