ما در عصری زندگی میکنیم و نفس میکشیم که در آن انفجار اطلاعات به بحران اطلاعات ختم شده است، امروزه تعدد رسانهها کار را برای فعالیت حرفهای و اخلاق مدارانه در حوزه رسانه بسیار سخت کرده است و جایی برای کتمان نیست که تعدد رسانهها در عصر حاضر عرصه را برای رسانههای شناسنامهدار تنگ کرده و نظارت کنترلی بر آنها را با چالشهای جدی و جدیدی مواجه نموده است، گذشته از تأثیر رسانههای تصویری رسمی مانند صداوسیما و رسانههای کاغذی مانند مطبوعات کاغذی، یا رسانههای محیطی مانند بیلبوردها و چندین رسانه دیگر مثل کتاب و دیسکهای فشرده… اکنون هر فردی که دارای یک گوشی هوشمند است بهتنهایی و بهراحتی قابلیت تبدیلشدن به یک رسانه تأثیرگذار را دارد.
حال فعالان عرصه این رسانههای نوظهور با استفاده از قابلیتهای جدید و سهلالوصول بودن این فضاها برای هر شخص و فرد حقیقی و حقوقی شرایط را برای پایبندی به اخلاق رسانهای سخت و دشوار جلوه میدهد چه اینکه در رسانههای بیپدرومادر کسی از قابلیت و تعهد فعال سؤال نمیکند بلکه تنها آنچه نشر میدهد مورد قضاوت قرار میگیرد و این باعث میشود که اخلاق رسانهای در اولویت بعد از فعالیت رسانه قرار گیرد.
دراینبین پرواضح است که برای کنترل اوضاع اگر پردهدار همه را به یک چوب بزند اجحاف ناصوابی در حق رسانههای شناسنامهدار میشود، اما گریزی از این اوضاع نیست مگر اینکه بهسرعت به سمت قانون مدونی برای کنترل اوضاع برویم اگرچه عرفا کنترل رسانه با اصل دمکراسی زاویه دارد اما نمیشود که رسانههای بیهویت همینطور نقش بازی کنند و به هیچ اخلاقی هم پایبند نباشند، کاری که این روزها به تکرار شاهد و ناظرش هستیم.
از سوی دیگر اوضاع اقتصادی چنان پیش میرود که به دگرگونی فضای رسانهها کمک میکند اما یک اصل بسیار مهمی دراینبین هست که با قاتى شدن مرزهای بین حرفهای گری در رسانه و کلاس اولیهای بیهویت به فراموشی سپرده میشود و آن اخلاق رسانهای است.
درست است که هیچ رسانهای در جهان وجود ندارد که بی سوگیری فعالیت کند و حقیقتاً هیچ گربهای محض رضای خدا موش نمیگیرد اما رعایت موازین اخلاقی در رسانهها نهتنها یک اصل و قانون بلکه یک تکلیف شرعی و انسانی است.
با این اوصاف یک نگاه اجمالی به فضای رسانههای کشور میتوان دریافت که عمده کسانی که در بین فعالان رسانهای بیش از همه به اخلاقیات و چهارچوبهای قانونی و شرعی و انسانی پایبندند همانا رسانههایی هستند که دارای شناسنامه میباشند و با عبور از استعلامهای قانونی سند رعایت ضوابط و قوانین رسانهای را امضا کردهاند، اما نکته تراژیک ماجرا اینجاست که در فضای شلوغ امروزی و در عصری که انفجار اطلاعاتی به بحران اطلاعات تبدیلشده و در مواجهها با بمباران اطلاعات رسانههای متعدد درست و نادرست را بهسختی میتوان تشخیص داد بیشترین ممیزی و کنترل و رعایت اخلاق هم بر همین قشر مترتب است
یادداشت:حبیب یزدانی